تصویر هدر بخش پست‌ها

Qute Web

اینجا کلی پست منحرفی هست پس حمایت یادتون نره

𝐃𝐨𝐮𝐛𝐥𝐞 𝐮𝐦𝐛𝐫𝐞𝐥𝐥𝐚

| 𝐚𝐬𝐧𝐚

𝐏𝐀𝐑𝐓②

مرینت : چرا ک نههههه 

شروع کردم به ساک زدن کیرش همینجوری داشتیم پیش میرفتیم و منم ذره ذره بیشتر عاشق آدرین میشدم 

بعد اینکه براش ساک زدم خسته بودیم هردوتامون 

باهم خوابیدیم دستاش بین پاهام بود و همچنان کصمو لمس می‌کرد و منم حشری میشدم تا اینکه با دستم کیرشو گرفتم 

یهو خوابمون برد توی همین حالت 

 

2ساعت بعد 

 

آدرین : مرینت پاشو پاشو 

مرینت : اومم اوکی 

آدرین : لباساتو بپوش زودباش 

مرینت : وای خستم 

آدرین:  بعد اینکه لباسامونو پوشیدیمو زدیم بیرون 

مرینت : من میرم خدافظ 

آدرین:  فعلا 

مرینت : رفتم خونه و نشستم رو تختم 

داشتم از دل درد میمردم 

یهو دیدم حالت تهوع دارم 

سریع خودمو رسوندم رو شویی و خالی کردم خودمو 

از دل درد داشتم میمردم 

مامان و بابام اومدن خونه 

مامان مرینت : مرینت عزیزم 

بیا غذاتو بخور

مرینت : باش اومدم ماماااان 

رفتم پایین و تا خواستم دهن وا کنم 

حالت تهوع گرفتم دوباره خالی کردم خودمو 

مامان مرینت: چته دختر

مرینت : خوبم مامان نمیتونم غذا بخورم 

میرم استراحت کنم 

کشون کشون اومدم توی اتاقم و پیام دادم 

به آدرین 

آدرین:  جانم عجقم؟ 

مرینت : عشقم و زهر مار 

حامله کردی منو 

ادرین؛ هب من دلم بچه میخواست 

بیا اسم انتخاب کنیم عجقم 

مرینت : خفه شو عوضی 

چرا قرص ضد حاملگی ندادی بهم پدر سوخته 

الان چ خاکی بریزم تو سرمممممم 

توی همین حالت بودم ک یهو سرم گیج رفت.........

 

 

♡♡

خب گایزززز 

تموم شددد پارت بعد خیلی هیجانی و داغه 

شرط : 10 کامنت 8 لایک 

باییی